۱۳۹۱ اسفند ۱۴, دوشنبه

زنان سرزمین من 3. نجلا

قاطع است. فکر می کنم این قاطعیتش است که مرا مجذوب می کند و در من و همه اطرافیانش احترام بر می انگیزد. 
مسئولیت دشواری را به عهده دارد. در یکی از ادارات نه چندان آسان دولتی رئیس است. 

شخصیتش الهام بخش است. پر نیرو. فساد ناپذیر. قاطع و برنده ولی با دوستانش سخت مهربان و بخشنده.

این توازن همیشه برای من شگفت انگیز بوده است. توازن میان قاطعیت و نرمی. نجلا، احترام بر می انگیزد، مهر بر می انگیزد ولی باید، و میتواند مرعوب هم کند. 
از زنان  در این سرزمین، توقع نمی رود مرعوب کننده باشند. یا حتی قاطع باشند. ما باید قناعت بدهیم، اطرافیان خود را نرم کنیم، غیر مستقیم تاثیر بگذاریم، در لفافه حرف بزنیم، مجاب کنیم.
نجلا، واضح و محکم حرف می زند. ولی زور نمی گوید. زبانش، کلماتش، شیوه بیانش خشن نیست. شیوهء مدیریتش مثل اکثر مدیران مردی که من میشناسم، شیوه خشن و تحقیر کننده نیست. ولی نجلا باکی از این ندارد که برای به کرسی نشاندش حرفش مبارزه کند. قاطعانه تبارز کند. 

نجلا، هر روز مبارزه می کند. نجلا به زودترین فرصت خود را تثبیت کرده است. او  به عنوان یک زن جوان رئیس، خیلی بیشتر از خیلی کهنه کاران این میدان، احترام بر انگیخته است و الهام و انگیزه ایجاد کرده است.  

در افغانستان امروز، نجلا با فساد ناپذیریش، با سخت کوشی اش، با تسلیم ناپذیریش، از استثنائات است. هر روز به او می گویند که در مسیری که گام بر میدارد، تنهاست. که سخت گیریش در مورد فساد، شاید ساده لوحانه باشد. که مسیری که در پیش گرفته طولانی و فرساینده است. ولی او بداند یا نداند برای ده ها زن دیگری که میخواهند در مسیر رهبری گام بردارند، الهام بخش است و تلاش هایش نه تنها برای خودش بلکه برای یک نسل از رهبران جوان مرد و زن، راهگشاست. 


هیچ نظری موجود نیست: